ای تشنه وصالت، تو هم منو نیگا کن
ای چشمه نگاهت، تو هم منو صدا کن
به بندگان دعا کن، که صاحب الزمانى
این عشق بى تمام است، تو هم منو نوا کن
به سوى من نظر کن، من شاعر بهشتم
تو هم بیا سحر کن، تو هم منو ندا کن
به جمکران سفر کن، سفر بر انتظار کن
بنگر به راه راستت، توهم منو پیدا کن
به چشمه حیاتت، نگاه انتظارت
تویى خلیفة الله، تو هم منو دعا کن
به خون من نگاه کن؛ نگاه شهیدان است
خونى شوم به پایت، تو هم منو دوا کن
ز غصه فراقت، فراق مسکینانت
شفاى سمع و گوشم، تو هم منو شفا کن
به خواسته مظاهر، تو هم بیا سحر کن
فرج انتظارت، تو هم منو رضا کن
شعرى از حسین مظاهرى کلهرودى